یه سیب

یه سیب

ورق بزن مـــــرا، سطر به سطر از بَرم کُـــن این "مـن" هیچـگاه نُسخـه دوم نـــدارد..
یه سیب

یه سیب

ورق بزن مـــــرا، سطر به سطر از بَرم کُـــن این "مـن" هیچـگاه نُسخـه دوم نـــدارد..

بالا ببر و ها کن...

دستانت را گره کن در سردی دستانم...


بالا ببر و ها کن!


من ، از کنارم که می روی یخ می زنم...!

مرا با خود ببر..هر آنجایی که هستی


مرا درقلبت بگذار و ببر

می خواهم که در تمام لحظه های دور و نزدیک

با تو باشم!


مرا در کنج قلبت جایی بده

و دستانم را در گرمی دستانت گم کن...


بالا ببر و ها کن!



چشم هایت...

چَشــم هایتــ را باز کن!


می خواهم که غرق شوم در وسعت بیکران نگاهتــ...


آنجا که هیچ عابری قدم نگذاشته استــ

و رد پای قاصدکی هم نخواهد بود...


من می خواهم که در" نی نی" چَشم هایتـــ
بی تاب شوم

بمیرم


مرا دفن کن در خویش و بر سر مزارم بنویس :

کشته برق نگاهی شُد!


چَشم هایت را ببند!


آرامگاه من آنجاستــــــ.....

+منظورم از  نی نی همون مردمک چشمه .....

سراب" شیرین"

درگیــرم!!


میانِ, "صفا" و "مروه" سینه هایتــــ


تشنه ترم می کند...


لامصبـــ


که هرچـه میخورم سیرابـــــ نمی شوم...


+ صفا تا مروه را باسر دویدم...

آزاد

بنیـ ـادش بــر بـ ـاد استـــ ـــ ــ !


جایی که  " آزاد " استـــــ


دانشگایش...



حال به حال

وسطــ   "حـــال"


آخــــر    "حـــال"


روی هـــــــــم رفته !؟!!


من و تو


تنیده به هم


"یکی" می شویــــــــــم...


شکاف را با شکاف پر نکنید.

با عشقتـــــ مرا بکُش

به آســمان که نگاه می کنــم


تو با همه بودنت به چشم می آیی...

آسمان زندگی ام!


زیبایی چشمان تو ، جادوگر ، تا ابدم گشته است...

نرمی کلامت مرا در خواب می کند


و برق نگاهت زندانی ساخته است برایم ، با دیوارهایی تا فلک

تو ، زندان بان بودنم گشته و من اسیر حجم مهربانیت!

عزیز و عشقم

مرا قربانی خود کن...

این زندانی حبس ابد...هیچ رحمی نمی خواهد...

.

.

.

با عشقتـــــ مرا بکُش

زلف سیاه

روز ِ  روشن !


مُشت، مُشت ستاره میچینم


میان شَب گیسوانتـــــ


با هر  دستی که لای موهایتــــ می برم...



سعدی:

چنان به موی تو آشفته‌ام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست

پازل

بیا و به هم ریختگی افکارم را ببینـــ



که لحظه ای، نبودنتــــ



معماییستـــ ،



سختـــ


خفقان- حال و روز ما

بَشـــری هستیم


درون بِشـــری سر بسته




چنگ میزنیم


دستمان به جایی بند نمی شود..

مهم نیست که موضعشون چیه.. مهم اینه که ما مخالفیم..


خیالی نیستـ ..

دنیــا هر چقـدر هم آبستن حوادثــــ باشـــد


خیالی نیستـ ...


به نام "تو" بیمه کرده ام


قلبم را


حجاب و عفاف


ظاهری آراستـــــــه



درونـــی خرابــــــ




دانشگاه آزاد...


 اگه اولش به فکر آخرش نباشی ، آخرش به فکر اولش میفتی...