زیبایی چشمان تو ...بی تاب می کند مرا... رها می شوم در کهکشان خیال و غرق می شوم در حجم بیکران بودنت عزیز، عشق آسمانی ام من در زمین بودم... شاید کمی تنها .. کمی هم خسته نوری بر من تابید از آسمان بود و از انتهای عالم از جاییکه زیبایی چشمان تو می خندید! چیزی چون جوانه ای از عشق در من رویید عجین شد با خاک قلبم گل کرد... شد مهر .. شد شور... شد شبیه زنده بودن با تو... میلادی دوباره دارم و با تو ... حرف جدیدی از زندگانی خواهم گفت همراهم باش... تا همیشه ... تا انتها ... تا خود آسمان <<ممنون که من رو میخونید >>