یه سیب

یه سیب

ورق بزن مـــــرا، سطر به سطر از بَرم کُـــن این "مـن" هیچـگاه نُسخـه دوم نـــدارد..
یه سیب

یه سیب

ورق بزن مـــــرا، سطر به سطر از بَرم کُـــن این "مـن" هیچـگاه نُسخـه دوم نـــدارد..

زلف سیاه

روز ِ  روشن !


مُشت، مُشت ستاره میچینم


میان شَب گیسوانتـــــ


با هر  دستی که لای موهایتــــ می برم...



سعدی:

چنان به موی تو آشفته‌ام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست

نظرات 17 + ارسال نظر
رضا 20 دی 1390 ساعت 15:06

به قربون خم زلف سیاهت.زلف سیاهتعالی بود داداش علی

ممنون...نظر لطفتونه

روناس.ع 20 دی 1390 ساعت 16:06

مرسی علیییییییییییییییییییییییی جون

خواهش میشه...

دنیا 20 دی 1390 ساعت 17:48

[:S023:S020:]خیلی عالی بود ...بازم مثه همیشه بیست

شیما حسینی مقدم 20 دی 1390 ساعت 17:55

مرسی علی جونم مثل همیشه عالی و بی نقص. دوست دارم

کاکی 20 دی 1390 ساعت 18:20

زیباست خیلی روز روشن-شب گیسوانت خیلی عالی

ممنون..لطف داری شما

موسوی 20 دی 1390 ساعت 20:19

بی همتا
عالی
واقعا زبان از وصفش عاجزه
احسنت
بهت تبریک میگم برا این ذهن قشنگت..

ممنون ...خوشحالم که متنودوس داشتی...اف ام مهربون..

درود

قدیم زلف وشب وستاره درشعرشاعران نمودبیشتری داشت...نمودی ملموس تروبهتر....منوبردی به چندقرن پیشتر،قرنهایی که زندگی باهمه سادگی نابتروقشنگ تربود..وهمه دنیاوعشق خلاصه میشددرخلوتی خالصانه وعاشقانه با دلداده ای همیشگی نه عشق هرروزه ونصیبی برهوس....چقدراین روزروشن ابتدایی که نوشتی نوشته راروشن کرده.که اگرنبودبی تردیدچیزی کم بود....چه روزوروزگارزیاده روشنی داری....تابادچنین بادا.

شادزی ومهرافزون بهترین.لذت بردم همچون هرگذری به آبادی پرسیبت...بدرودتادرودی دوباره

نظرات شما به من درس زیادی میدهد آقای بهادر عزیز دوست صمیمی من...ممنون برای نظر زیبات

ممنون عالی بودن، خصوصا آخری"زلف سیاه".
موفق باشید.

آذین 20 دی 1390 ساعت 23:21

-پنجره اتاقم را می گشایم ...

چشمانم را می بندم و آغاز می کنم رویا را

مشت مشت ستاره میچینم از باغ آسمان

برای تو...


-دلم هوایی می خواهد

پر از نفس های تو...

ممنون..برای حظور گرمت...

آذین 20 دی 1390 ساعت 23:26

سلام علی جون نوشته های خوبی داری لذت بردم .
موفق و پیروز باشی

نظر لتف شماست ...مرسی..

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد