ورق بزن مـــــرا، سطر به سطر از بَرم کُـــن این "مـن" هیچـگاه نُسخـه دوم نـــدارد..
درباره من
زیبایی چشمان تو ...بی تاب می کند مرا...
رها می شوم در کهکشان خیال
و غرق می شوم در حجم بیکران بودنت
عزیز، عشق آسمانی ام
من در زمین بودم...
شاید کمی تنها .. کمی هم خسته
نوری بر من تابید
از آسمان بود و از انتهای عالم
از جاییکه زیبایی چشمان تو می خندید!
چیزی چون جوانه ای از عشق در من رویید
عجین شد با خاک قلبم
گل کرد... شد مهر .. شد شور... شد شبیه زنده بودن
با تو... میلادی دوباره دارم
و با تو ... حرف جدیدی از زندگانی خواهم گفت
همراهم باش... تا همیشه ... تا انتها ... تا خود آسمان
<<ممنون که من رو میخونید >>
ادامه...
به قربون خم زلف سیاهت.زلف سیاهتعالی بود داداش علی
ممنون...نظر لطفتونه
مرسی علیییییییییییییییییییییییی جون
خواهش میشه...
[:S023:S020:]خیلی عالی بود ...بازم مثه همیشه بیست
مرسی علی جونم مثل همیشه عالی و بی نقص. دوست دارم
زیباست خیلی روز روشن-شب گیسوانت خیلی عالی
ممنون..لطف داری شما
بی همتا
عالی
واقعا زبان از وصفش عاجزه
احسنت
بهت تبریک میگم برا این ذهن قشنگت..
ممنون ...خوشحالم که متنودوس داشتی...اف ام مهربون..
درود
قدیم زلف وشب وستاره درشعرشاعران نمودبیشتری داشت...نمودی ملموس تروبهتر....منوبردی به چندقرن پیشتر،قرنهایی که زندگی باهمه سادگی نابتروقشنگ تربود..وهمه دنیاوعشق خلاصه میشددرخلوتی خالصانه وعاشقانه با دلداده ای همیشگی نه عشق هرروزه ونصیبی برهوس....چقدراین روزروشن ابتدایی که نوشتی نوشته راروشن کرده.که اگرنبودبی تردیدچیزی کم بود....چه روزوروزگارزیاده روشنی داری....تابادچنین بادا.
شادزی ومهرافزون بهترین.لذت بردم همچون هرگذری به آبادی پرسیبت...بدرودتادرودی دوباره
نظرات شما به من درس زیادی میدهد آقای بهادر عزیز دوست صمیمی من...ممنون برای نظر زیبات
ممنون عالی بودن، خصوصا آخری"زلف سیاه".
موفق باشید.
-پنجره اتاقم را می گشایم ...
چشمانم را می بندم و آغاز می کنم رویا را
مشت مشت ستاره میچینم از باغ آسمان
برای تو...
-دلم هوایی می خواهد
پر از نفس های تو...
ممنون..برای حظور گرمت...
سلام علی جون نوشته های خوبی داری لذت بردم .
موفق و پیروز باشی
نظر لتف شماست ...مرسی..