ورق بزن مـــــرا، سطر به سطر از بَرم کُـــن این "مـن" هیچـگاه نُسخـه دوم نـــدارد..
درباره من
زیبایی چشمان تو ...بی تاب می کند مرا...
رها می شوم در کهکشان خیال
و غرق می شوم در حجم بیکران بودنت
عزیز، عشق آسمانی ام
من در زمین بودم...
شاید کمی تنها .. کمی هم خسته
نوری بر من تابید
از آسمان بود و از انتهای عالم
از جاییکه زیبایی چشمان تو می خندید!
چیزی چون جوانه ای از عشق در من رویید
عجین شد با خاک قلبم
گل کرد... شد مهر .. شد شور... شد شبیه زنده بودن
با تو... میلادی دوباره دارم
و با تو ... حرف جدیدی از زندگانی خواهم گفت
همراهم باش... تا همیشه ... تا انتها ... تا خود آسمان
<<ممنون که من رو میخونید >>
ادامه...
از چه دلتنگ شدی؟ دلخوشی ها کم نیست... مثلا این خورشید، کودک پس فردا، کفتر آن هفته. یک نفر دیشب مُرد و هنوز نان گندم خوب است، و هنوز آب میریزد پایین اسب ها می نوشند...
لطفن نرو علی.همیشه بهانه ای برای موندن داریم!برگرد لطفن
از چه دلتنگ شدی؟
دلخوشی ها کم نیست...
مثلا این خورشید، کودک پس فردا، کفتر آن هفته. یک نفر دیشب مُرد و هنوز نان گندم خوب است، و هنوز آب میریزد پایین اسب ها می نوشند...
لطفن نرو علی.همیشه بهانه ای برای موندن داریم!برگرد لطفن
هر روز به اینجا سر میزنم به امید اینکه به روز شده باشه...
پس کجایی علی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
غزلینا آدرس وبت را بده تا دلنوشته هات را بیشتر ببینیم...
بسی دلتمان به تنگ آمده است...
شده هرگز دلت مال کسی باشد که دیگر نیست؟
نگاهت سخت دنبال کسی باشد که دیگر نیست؟
برایت اتفــاق افتاده در یک کافـــهی ابری
ته فنجان تو فال کسی باشد که دیگر نیست؟
خوش و بش کــردهای با سایهی دیوار وقتی که
دلت جویای احوال کسی باشد که دیگر نیست؟
چه خواهی کرد اگـر هر بار گوشی را که برداری
نصیبت بوق اشغال کسی باشد که دیگر نیست؟
حواس آسمانت پرت روی شیشههای مه
سکوتت جار و جنجال کسی باشد که دیگر نیست
شب سرد زمستانی تو هــم لرزیدهای هر چند
به دور گردنت شال کسی باشد که دیگر نیست؟
تصـــور کن برای عیدهـــای رفتــــه دلتنگـــی
به دستت کارت پستال کسی باشد که دیگر نیست
شبیــه ماهــی قرمـــز به روی آب میمانی
که سینات هفتمین سال کسی باشد که دیگر نیست
شود هر خوشهاش روزی شرابی هفتصدساله
اگر بغضت لگدمال کسی باشد که دیگر نیست
چه مشکل میشود عشقی که حافظ در هوای آن
الا یا ایها الحال کسی باشد که دیگر نیست
رسیدن سهـــم سیب آرزوهایت نخواهد شد
اگر خوشبختیات کال کسی باشد که دیگر نیست...
به به چشم غزل جماعت روشن!
اینطوریاست علی؟ آسه میای آسه میری؟!
خوشحالم دوباره برگشتی...
دست جیغ هوراااااااا
سلام بر دوست قدیمی خوشحالم که هنوز قلمت پرجون وسرحاله چه خوبه که هنوز هستی موید باشی گرانمایه
سلام ..
درود احسان جان عزیز..
دل ما هم برای شما تنگ شده ... و حتی بقیه دوستان ...